دفتر مجازي محمد حسن مقني زاده
عضو هيات علمي وزارت جهاد كشاورزي


Thursday, July 08, 2004

سلام به اميد خدا كماكان در شمع در خدمت هستم

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  10:43 AM  || 



Friday, February 06, 2004

به حول و قوه الهي ، شبكه معين علمي" شمع" آغاز به كار كرد

شبكه معين علمي" شمع" روز جمعه 17 بهمن 1382 راه اندازي شد. از شما دعوت مي نمايم از اين شبكه بازديد نموده و درصورت تمايل به عضويت شبكه شمع درآييد.

باني شبكه معين علمي" شمع"
محمد حسن محقق معين

www.moein.net نشاني:



Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  7:35 PM  || 



Tuesday, June 17, 2003

توجه توجه

وبلاگ در اينجا به روز مي شود..

محمد حسن محقق معين

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  6:38 PM  || 



Tuesday, June 03, 2003

سلام

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  8:53 AM  || 



Monday, June 02, 2003

گزارشي از همايش چالش ها وچشم اندلز هاي توسعه ايران



به نظر من تمام منظور ومقصود همايش كه از دوازدهم تا پانزدهم اسفند ماه سال 1381 در تهران برگزار شد ؛ در دو نماد آن آشكارا متجلي است.

نماد اول، شاه بيت گزارش آغازين همايش است كه سروده اي ازفردوسي است

جهان يادگار است وما رفتني
به گيتي نماند به جز گفتني

ديگر نماد همايش، چشمي است در ايران به وسعت همه سرزمين كه در حصار قلعه اي قرار
گرفته است. تيزي هائي از بيرون ودرون برايران زخم مي زند. نوار نازك سه رنگي كه نشاني از پزچم ايران است نيز ديده مي شود. دروسط مردمك چشم دايره سفيدي وجود دارد كه همچون مكسك تفنك ،جائي را نشانه گرفته است .همه اينها درمتني سرخ باحاشيه ناقص سياه رنگي محصور است. چشم به چه چيزي دوخته شده است؟ در پي چيست! نمي دانم.

اين چشم بعد ها در يادمان مرحوم دكتر عظيمي در دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه ودر رساي او تعبير به چشم نگران ايران شد.البته نمادها به تعداد آدم ها قابل تعبير است . حرف من اين است كه دكتر عظيمي با انتخاب اين دو نماد براي همايش همه حرف خود را زده است. ...

اينك سه ماه از برگزاري اين همايش گذشته است. برنامه ريزي و اجراي همايش بي نظير بود . من در هر چهار روزآن ودر 7 نشست از 35 نشست فعالانه شركت داشتم .من در سمينار ها وهمايش هاي زيادي در داخل كشور شركت كرده ام ! مشابه اين همايش از نظر كيفيت مديريت وامكان اظهار نظر شركت كنندگان ونظر خواهي مفيد وبرنامه اي را نديده بودم.

يادم هست در روز آخرهمايش وقتي كه دكتر عظيمي به علت بستزي بودن در بيمارستان نتوانست در جلسه اختتاميه شركت كند از بهرام سحابي مرد شماره 2 همايش پرسيدم كه موضوعات مطرح شده در همايش چگونه پيگيري خواهد شد؟
سحابي جواب داد همه چيز به سلامت دكتر بستگي دارد! با اينكه در هر هفت نشست ، صحبت كرده ومسائلي را مطرح نمودم ؛همچنين در هر نشست فرم نظر خواهي را پر كرده كه درآن شماره تلفن دسترسي هم پرسيده شده بود واعضاي هيات رئيسه نشست ها تاكيد مي كردند كه با شما تماس خواهيم گزفت ومباني انديشه اي برنامه چهارم توسعه از خلال همين تأ ملات شكل خواهد گرفت تا امروز كسي تماسي نگرفته است.

امروزاز صبح تلاش كردم با سحابي تماس بگيرم آلان كه ساعت 7 بعد از ظهر است هنوز نتوانسته ام با او كه اينك تنها مانده است صحبت كنم وبگويم كه آيا شد آنچه نبايد مي شد؟
به نظر مي رسد كه نبود دكتر عظيمي اثر مخرب وواضحي بر پيگيري دستاوردهاي اين همايش گذاشته باشد.در هر صورت انشاءالله در روز ها وهفته هاي آينده گزارشاتي از اين همايش خواهم نوشت.


راستي امروز ظهز در خيابان انقلاب ،استادم دكتر ابراهيم رزاقي پيرمرد موي سپيد ساده گو وراستگوي متخصص در اقتصاد ايران كه چيزي كم از مرحوم دكتر عظيمي ندارد را ديدم؛
مشغول گفتكو بوديم كه دو خانم ميانه سال نزديك ما آمدند وگفتند كه از اعضاي هيات علمي دانشگاه اصفهان در رشته روانشناسي هستندو برنامه هاي اقتصادي دكتر رزاقي را در تلويزيون به گوش جان مي نيوشند وسخت از استاد تشكر وتقدير نمودند وآرزوي پايندگي اش را كردند ورفتند. به استاد گفتم من نيز از صحبت هاي شما لذت مي يرم اما نوشته ها وصحبت هاي شما يا نظري است ويا ترويجي! وفكر مي كنم كه اگر ايده هاي اقتصادي شما در سطح سياست گذاري وتصميم گيري ملي مطرح واستفاده شود تاثير آن صد چندان خواهد شد !

استادم فرمودند: بله ولي كو گوش شنوا و...



راستي اتفاق جالب !ديگري نيزامروز رخ داد.هنگامي كه با دكتر رزاقي صحبت مي كردم يكي از دانشجويانم را ديدم ،چون گرم صحبت بوديم با ديدن ايشان همانند خودش سري تكان دادم وبه صحبت با استاد ادامه دادم.نيمساعت بعد همان دانشجو را در راهرو مركز آموزش ديدم وبا او احوالپرسي گرمي كردم كه سردي ارتباط قبلي برطرف شود.به اطاقم آمد وگفتم خوب چه
خبر؟ گفت هيچي استاد! ديديد كه در خيابان يك نفر غش كرده بود! زنگ زديم اورژانس بيايد و چون دير كرد من كلاس داشتم وآمدم و نفهميدم چي شد. از دهنش هم خون مي آمد !

تازه يادم آمد كه هنگامي كه در تقاطع خيابان انقلاب با خيابان دانشگاه در مقابل ساختمان مر كز آموزش عالي امام خميني (ره) با دكتر رزاقي صحبت مي كردم مرد ژنده پوشي را ديدم كه در حدود 2متري ما در پياده رو اول نشست وبلافاصله دراز كشيد.دكتر رزاقي اين صحنه را نديد.من فكر كردم كه مرد ژنده پوش تظاهر مي كند واصلا عكس العملي نشان ندادم ! اما در حين صحبت شاهد تجمع مردم بودم ولي آن وقت اهميت بيشتري ندادم ! الان كه دانشجويم اين اطلاع را به من داد احساس مي كنم كه احتمالا دچار غفلت شده ام ! آيا از اين قبيل غفلت ها در مقابل ملت ايران هم در حل روي دادن است؟ نمي دانم !

ضمنا امروز خانم نيره شاه محمدي عضو فعال ومحترم كميسيون آموزش مد ا وم انجمن پژوهش هاي آموزشي متني را كه با استفاده از چكيده سخنراني من در جلسه كميسيون در اول خرداد و چكيده ارسالي قبلي وهمچنين پيشنهادهاي گزارش اصلي مطالعه، فراهم كرده بودند ؛آوردند كه من ببينم تا در صورت مناسب بودن براي تايپ ودرج در خبرنامه انجمن درصورت تائيد هيات مديره استفاده شود.انصافا اين متن هيچ كم وكسري نداشت واگر خودم نيز مي خواستم در چند صفحه چنين متني را تهيه كنم، بهتر از اين كه نمي شد هيچ ! شايد بدتر هم مي شد ! لذا از زحمات ايشان بسيارتشكر كردم. ايشان وچند نفر ديگر از اعضاي انجمن با فعاليت داوطلبانه خود موجب شده اند كه جلسات كميسيون آموزش مداوم، مرتبا تشكيل شود كه در نوع خود ودر مقايسه با برخي از ديگر انجمن هاي علمي كه من با آنها ارتباط دارم اين انجمن زنده تر به نظر برسد.



محمد حسن محقق معين
يكشنبه 11 خرداد 1382

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  12:09 AM  || 



Monday, May 26, 2003

به نام آن كه جان را فكرت آموخت
فروغ دل به نور جان برافروخت

روز پنجشنبه اول خرداد 82 در جلسه كميسيون آموزش مداوم انجمن پژوهش هاي آموزشي ايران كه به صورت تقريبا دو ماهانه پنجشنبه ها از ساعت 3 تا 5 بعد ازظهردر محل كميسيون ملي يونسكو درايران برگزار مي شود ؛بحثي را تحت عنوان:آموزش مداوم وتوسعه منابع انساني (تجربه ايران)براي حدود 10 نفر از اعضاي كميسيون ارائه نمودم.

محتواي مطالب مطرح شده حاصل مطالعاتي بود كه بين سالهاي 1378 تا 1381 انجام داده بودم.در لينك هاي : آموزش ضمن خدمت،مقالات ،آموزش عالي و آموزش وپرورش همين وبلاگ يافته هاي اين مطالعا ت در قالب چند مقاله و چند چكيده گزارش پژوهش ويك مورد پيش نويس كتاب آورده ام.در اين جلسه پس از تعريف سرمايه انساني
(HUMAN CAPITAL)
به سه چالش عمده از چالش هاي ثجربه توسعه

منابع انساني در ايران اشاره كردم كه عبارتند از:

1- ضعف مديريت ملي ،عدم اجرا واستحاله قوانين
2- فرار مغزها وفرسايش نيروي انساني متخصص
3-هم تغييري معكوس نسبت دانشوري و بهره وري در نيروي كاركشور در35 سال اخير

پس از بيان چالش ها، پيشنهاداتي را براي رفع چالش ها كه عمدتا به اصلاح ساختار تشكيلاتي و جذب نيروهاي نخبه وعلمي در سازمان مديريت وبرنامه ريزي كشوروساير دستگاههاي مديريت ملي برمي گردد ؛ارائه نمودم.اعضاء محترم كميسيون نيز نظرات وپيشنهاد هاي خود را ارائه كردند.متن سخنراني را به خانم شاه محمدي دبير جلسه دادم وقرار شد كه پس از اضافه نمودن نقطه نظرات اعضاءو رويت آن توسط بنده ترتيب درج آن در خبر نامه انجمن داده شود.
انشاءالله.



چكيده سخنراني:



كاركنان و صاحبان مشاغل ذاتاً و يا صرفاً از طريق نظامهاي آموزش قبل از اشتغال، دانش و مهارتهاي فني و رفتاري و ادراكي لازم را براي انجام وظايف شغلي خود، ندارند. اين آمادگي‌ها در بدو و طول خدمت كاركنان از طريق آموزش‌هاي ضمن خدمت تأمين مي‌گردد. آموزشهاي ضمن خدمت را جزئي‌ از آموزشهاي مداومي مي‌توان تصور كرد كه انسانها براي ايفاي نقش موثر در روابط شغلي و بطور كلي روابط اجتماعي به آن نيازمندند. اين نيازمندي بويژه با پيشرفتهاي فناوري و خودكاري بطور عام و گسترش فنّاوري‌هاي اطلاعاتي بطور خاص روز به روز بيشتر مي‌شود. بهمين دليل است كه تعريف سواد تغيير كرده و ديگر صرفاً سواد به معني خواندن و نوشتن نيست و در اول هزاره سوم ميلادي، با سواد، كسي است كه علاوه بر خواندن و نوشتن و حساب كردن به زبان خويش، با يك زبان بيگانه (بويژه انگليسي)
آشنايي داشته و مهارت استفاده از كامپيوتر را داشته باشد.

در حال حاضر، گسترش آموزش‌هاي فني و حرفه‌اي و ارتباط بيشتر آموزشهاي كلاسيك و آموزش حرفه‌اي از جمله روندهاي جديد تئوريك در حوزه علوم آموزشي و برنامه‌ريزي درسي هستند . ايجاد و تقويت چنين روندهائي در ابعاد نظري آموزشي كه تبعاً ناشي از واقعيتها و تجارب روزمره زندگي و تاثيرگذار در فعاليتهاي اجتماعي امروز و فرداي جوامع است، ناشي از چيست؟ نگارنده بر اين باور است كه چنين دلمشغولي‌هاي نظري و عملي ناشي از اهميت روز افزون نقش افزايش آگاهي و تخصص در مشاغل، و انتظارات بالاتر و دم‌افزون‌ از نيروي كار است. انتظارات از نيروي كار، براي ارائه كالاها و خدمات، ابعاد كمي را پشت سرگذاشته و ابعاد كيفي رو به گسترشي يافته است.

با گسترش فناوري‌هاي اطلاعاتي در جوامع بهم پيوسته‌ي ما بعد توسعه، توسعه يافته و در حال توسعه، روندهاي فوق را بسط داده و عمق بخشيده و كسب و نگهداري مشاغل در بخشهاي اقتصادي در سطوح مختلف كارگري، تكنسيني، مهندسي‌، كارشناسي و مديريتي را تحت تأثير عنصر محوري دانايي، قرار داده است.
امروزه فاصله اصلي و عميق ميان ملتها، از حيث دانايي و ناداني است و نه دارايي و ناداري! چالش اصلي، چالش نيروي انساني است. امروزه قدرت رقابتي ملتها در گروه كيفيت سرمايه انساني آنهاست. مديريت «سرمايه انساني» كه معمولاً در سازمانها تجمع مي‌يابد در زمره حياتي‌ترين انواع مديريت محسوب مي‌گردد. فرسودگي سرمايه انساني، كيفيت كالاها و خدمات توليدي را به مخاطره مي‌اندازد. آموزش و بهسازي منابع انساني در عصر محوريت دانايي، راهكاري راهبردي براي همه جوامع است.

آموزشهاي ضمن خدمت كوتاه مدت به دلايل زيادي مورد نياز سازمانها بوده و ضرورت آن روز به روز بيشتر مي‌شود. ضرورتهايي چون: (1) رفع نقايص عملكرد جاري و پيش‌بيني‌هاي آينده‌نگر در اين زمينه، (2) افزايش ميزان توليد كالاها و خدمات، (3) لزوم بهبود كيفيت مداوم فعاليتها، (4) افزايش وظايف سازمانها، (5) ورود دم‌افزون فنّاوري‌هاي جديد اعم از سخت‌افزار و نرم‌افزار در عرصه فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، نظامي و … (6) كاهش عمر مفيد انعطاف پذيري‌ها و تطبيق‌پذيري نيروي كار و بالاخره (7) دانش محوري فعاليتها در عرصه‌هاي مختلف شغلي به همين دلايل است كه در تشكيلات اداري سازمانها، واحدهائي براي ارائه خدمات آموزش و بهسازي نيروي انساني به كاركنان سازمان، تعبيه شده و اين وظيفه يكي از چهار وظيفه اصلي مديريت منابع انساني در هر سازمان محسوب مي‌گردد.

سازماندهي نيروي انساني و آموزش و بهسازي آن از سال 1345 و پس از تصويب قانون اداري و استخدامي كشور همواره از موضوعات مورد توجه اداره كنندگان جامعه بوده است و قوانين و مقررات براي ارائه آن، وضع و به مورد اجرا گذاشته شده است. در برنامه‌هاي ميان مدت هفت ساله و پنج ساله نيز با فراز و نشيب‌هائي به اين موضوع توجه شده است. تا جائي كه در دهمين برنامه توسعه كشور چندين ماده از قانون برنامه سوم به اصلاحات اداري، مديريت منابع انساني و آموزش كاركنان مربوط مي‌شود. در ماده يك اين قانون، پيش‌بيني تصحيح و بهسازي و اصلاح نظام اداري در ابعاد: (1) تشكيلات، (2) سازماندهي و ساختار اداره امور كشور، (3) كاهش تصدي‌هاي دولت، (4) سيستمهاو روشها، (5) مديريت منابع انساني، (6) مقررات و آئين‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها و بالاخره (7) افزايش بهره‌وري به عمل آمده است.

در ماده سه قانون برنامه سوم پيش‌بيني: (1) بهينه‌سازي و اصلاح تركيب نيروي انساني دستگاههاي اجرايي (2) توزيع مناسب نيروي انساني در مناطق مختلف و (3) بهبود ارائه خدمات دولتي شده است. بر همين اساس هيات وزيران در سال 1380 طي مصوبه‌اي «برنامه جامع نيروي انساني بخش دولتي» را تصويب و به وزارتخانه‌ها و دستگاههاي دولتي ابلاغ نمود. بر مبناي همين ماده وزارتخانه‌ها موظف شده‌اند كه «برنامه‌ جامع نيروي انساني وزارتخانه» را به منظور هماهنگي سامانه‌ها و روشهاي خود با اين ماده قانوني، به سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كشور ارايه نمايند. از جمله اين سامانه‌ها، برنامه آموزش كاركنان وزارتخانه ها است كه مي‌بايست در چارچوب برنامه جامع نيروي انساني آنها تنظيم گردد.

قرار شد جلسه بعدي كميسيون ، پنجشنبه 5 تير82 برگزار گردد.

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  8:33 PM  || 



Saturday, May 17, 2003

به مناسبت هفتمين روز در گذشت استاد برجسته توسعه ايران دكتر حسين عظيمي

زيستن عاشقانه

احسان هوشمند
روزنامه ايران 24 ارديبهشت 1382


باز دست مرگ بي هنگام كند
ميوه اي بايسته از اشجار علم

محتشم كاشاني

حدود هفت روز از درگذشت ناباورانه محقق و دانشمند دردمند توسعه ايران مرحوم دكتر عظيمي مي گذرد وقاطبه دوستان، همكاران، دانشجويان و محققان و روشنفكران كشور سوگوار اين ضايعه ملي يعني فقد آن معلم صميمي و سختكوش هستند.
بي گمان آنچه حسين عظيمي اين فرزند پاك نهاد كوير را برجسته كرد زندگي او، تلاش او، منش او، روش او و بينش اوست كه از او دانشمندي وطن دوست، عميق، متساهل و متسامح و اميدوار به آينده ساخت.


خرم تن آنكه نام نيكش
ماند پس مرگ جاوداني

"سعدي"

الف: وسعت و جامعيت نظر و تئوري

دغدغه اصلي انديشه ورزي دكتر عظيمي همواره توسعه ايران بود. از مناظر دكتر عظيمي "توسعه فرآيندي است كه طي آن باورهاي فرهنگي، نهادهاي اجتماعي، نهادهاي اقتصادي و نهادهاي سياسي به صورت بنيادي متحول مي شوند تا متناسب با ظرفيتهاي شناخته شده جديد شوند و طي اين فرآيند سطح رفاه جامعه ارتقا مي يابد." (عظيمي، 1378: 42)
بر اين اساس وي "عصاره و جوهر" را متكي بر "مبناي علمي و فني نوين بشري" ارزيابي كرده و در عرصه اقتصادي مدعي است "جامعه توسعه يافته جامعه اي است كه اساساً براي توليد به مباني نوين مي انديشد و جامعه توسعه نيافته هنوز توان اين كار را پيدا نكرده است." (عظيمي، 1373: 175) لذا از اين منظر درخت توسعه اقتصادي بر ريشه اي كارآمد يعني "فرهنگ مناسب" استوارست (قبلي 1790)

عظيمي از دو مسير اصلي قابل تصور براي پيمودن فرآيند توسعه يعني محوريت تحول فرهنگي (حكومت انديشه و كلام) و محوريت تحول فيزيكي (حكومت سرمايه) محور انديشه يعني تحول فرهنگي را مقدم مي داند (عظيمي، 1378: 55) و در زمينه اهميت باورها و ارزشها در فرآيند توسعه مي نويسد: "يك تمدن با يك يا چند انديشه (بصيرت) اساسي شكل مي گيرد. اين تمدن با زوال آن انديشه يا انديشه ها سقوط مي كند و نيز هر تمدن بر اساس انديشه و بصيرت اصلي آن داراي ظرفيت خاصي است و نمي توان از ظرفيت اصلي انديشه هاي خود تجاوز كند." (قبلي : 35)
دكتر عظيمي در اين رهيافت باورهاي مناسب فرهنگي عمده و اساسي و لازم براي فرآيند توسعه اقتصادي را اينگونه برشمارد :" حاكميت نگرش علمي بر باورهاي فرهنگي جامعه
- باور فرهنگي به برابري انسانها
- باور فرهنگي به لزوم احترام به حقوق ديگران
- باور فرهنگي به لزوم نظم پذيري جمعي
- باور فرهنگي به آزادي سياسي
- باور فرهنگي به لزوم توجه معقول به دنيا و مسائل مادي مربوط به آن و دوري از رياضت و زهد نامعقول" (عظيمي، 1373: 183)

همچنين وي تاكيد داشت: "در زمينه تحول مناسب فرهنگي، حداقل بايد سه استراتژي اصلي در اين زمينه را با جديت پيگيري كرد و منابع انساني و فرهنگي لازم براي تحقق حركت در اين مسيرها را تامين نمود: تخصيص منابع كافي به جنبه هاي پرورشي به ويژه در مدارس ابتدايي و راهنمايي، تامين نيازهاي اساسي زندگي و حيات اكثريت جامعه و الگوسازي فرهنگي مناسب." (قبلي: 193)
از نظر دكتر عظيمي نهادها و ساختارهاي سازماني تامين كننده، تحكيم كننده شكوفا ساز تمدن جديد و لازم براي توسعه ايران در مقطع فعلي بايد داراي اختصاصات زير باشند.
- نهاد حكومتي متكي بر دموكراسي
- مشروعيت علم در امور علمي
- مشروعيت آراي مردم در امور غير علمي
- محدوديت دخالتهاي دولت
- عدم تمركز در تصميم گيريها
- نهاد قضايي پاسدار حريم آزاديهاي مردم
- مستقل از دولت
- مقتدر
- قانونمند
- كارا
- سريع
- ارزان، در دسترس
3. رسانه هاي جمعي، مستقل از دولت، متنوع، فراگير، آزاد
4. دانشگاهها و موسسات عالي، مستقل از دولت، معتبر، در اختيار صاحبان
5. احزاب سياسي، مستقل از دولت، متنوع، فراگير، محل پرورش نوآوران سياسي
6. موسسات نظريه پردازي، مجامع علمي و موسسات تحقيقاتي، مستقل از دولت، متنوع، آزاد و فقط محدود به حدود علم، محل پرورش دانشمندان
7. موسسات پژوهشهاي كاربردي، مستقل از دولت، متنوع، فراگير، محل پرورش نوآوران فني
8. مجامع و تشكيلات صنعتي توليدي و شركتهاي سرمايه گذاري، مستقل از دولت، متنوع، داراي قدرت، محل پرورش نوآوران اقتصادي
9. ساختار بودجه دولت، متكي بر توليد اقتصادي، متكي بر كار مردم، قانونمند، متكي بر نگرش آينده نگري و مديريت علمي- فني
01. نظام آموزش عمومي، فراگير، متكي بر هدف اصلي پرورش انسانهاي نو و اجتماعي كردن آنها، رايگان، متكي بر نيروهاي انساني ويژه و فضاي مناسب
11. نظام آموزش فني و حرفه اي، فراگير، در ارتباط مستقيم با بافت اقتصادي جامعه، محل عرضه نيروي انساني ماهر
21. زير ساختهاي اقتصادي، شبكه بانكي گسترده، بازار سرمايه، مهار منابع آب و خاك، شبكه تامين انرژي، تجهيزات وسيع توليدي، پذيرفته بودن پيگيري سود در امور اقتصادي
31. زير ساختهاي اجتماعي، نظام حمايتهاي اجتماعي معقول و فراگير، نظام بيمه هاي اجتماعي فراگير، نظام بيمه هاي فردي فراگير
41. نظام تشنج زدايي از روابط خارجي، سياست خارجي معقول، نيروهاي دفاعي كافي،
اتحاديه ها و پيوندهاي منطقه اي اقتصادي قوي، پيوندهاي فرهنگي گسترده
51. نظام پيوستگي اقتصاد در جهان، عضويت موثر در سازمانهاي بين المللي، نظام گمركي نسبتاً باز، نظام حمايتهاي اقتصادي مناسب (عظيمي، )

شايد زندگي در كوير و تحمل مشقات و سختي هاي زندگي كويري آنجا كه به قول دكتر شريعتي "نفي آباديها است" تاريخي كه در صورت جغرافا ظاهر شده است (شريعتي، 1367، 210) موجب شده بود تا همواره تلاش شگرف از خصوصيات شخصيتي عظيمي شده و از سوي ديگر توجه به فقرا و محرومان هم در كانون نظريات او نظر گرفته باشد. تز دكتر عظيمي در آكسفورد يعني قديمي ترين دانشگاه جهان هم "فقر در ايران" است.

در همان اوان شروع به كار در برنامه و بودجه هم بر اين نكته تاكيد داشت كه وضعيت فقر در ايران و عدم توانايي تامين حداقل نيازهاي اساسي متناسب با معيارهاي اسلامي- انساني در جامعه ما چيزي نيست كه بتوان به سادگي از آن گذشت (عظيمي، 1364:13) در سالهاي آتي با هم نگران وضعيت اين پديده شوم بود. عليرغم اينكه در دوران پس از انقلاب فعاليتهاي زيادي در جهت حذف و محروميت صورت گرفته است، ولي باز هم همان عوامل توسعه نيافتگي باعث شده كه هنوز هم جامعه درگير فقر قابل توجهي باشد. اين امر نشان مي دهد كه اگر با مساله فقر برخورد جدي تر نشود، اين بليه و مصيبت انساني هولناك براي سالها در جامعه باقي خواهد ماند" (عظيمي، 1369:54)

با بررسي آثار اين انديشمند توسعه فهم عميق وي با تئوري هاي نظريه پردازان غربي، درك چند بعدي وي از توسعه و پرهيز از تقليل درك اقتصادي صرف از توسعه و از همه مهمتر شناخت گسترده او از تحولات اجتماعي اقتصادي جامعه ايران بسيار برجسته مي نمايد كه در عرصه عمل هم نمود خود را در آثار و نيز دوران كوتاه كاراجرايي- تكنيكي وي در موسسه عالي آموزش و پژوهش نمايان ساخت.

ب- صداقت و عشق در كار

در ميان عام و خاص منش انساني دكتر عظيمي همواره زبانزده بوده و هست. او حتي در سخت ترين شرايط پا را از دايره انصاف و تعادل خارج نكرد. عظيمي وطن دوست بزرگي هم بود به قول دوست و جانشين كاري او يعني آقاي علي ميرزايي " دكتر عظيمي هيچگاه جز از ايران و توسعه ايران نگفت" امري كه آثار و نوشته هاي او گواه مسجلي برآن است.
در آن سالهاي بي مهري كه عظيمي از كار و كلاس و دانشگاه محروم بود و چه بسا ناتوان از تامين حداقل نيازهاي معيشتي، چه زيبا و عاشقانه دعوت يكي از شركت هاي بزرگ نفتي را براي سخنراني در لندن رد كرد، حق الزحمه 4500 پوندي براي 45 دقيقه سخنراني ممكن است وسوسه اي براي هر كسي آن هم در شرايط آن مرحوم باشد اما عظيمي آن را نپذيرفت و در پاسخ سوال من با صلابت پاسخ داد كه در ازاي دريافت 4500 پوند با شناختي كه آن شركت نفتي از اوضاع ايران به دست خواهد آورد هزاران بار بيشتر از آن رقم را از حساب ملت برداشت خواهد كرد!
در اين اواخر كه به سمت رياست موسسه آموزش عالي و پژوهش برنامه ريزي و مديريت برگزيده شده بود نشان داد كه چه اندازه به آرمان ها و ديدگاههايش وفادار است. در جلسه اي مورخ 9 دي ماه با تعدادي از نمايندگان مجلس گفت: "من هميشه با عشق كار مي كردم. نه دنبال پول بودم نه چيزهاي ديگر. الان كه اينجا آمده ام كار من ده برابر شده است. درآمدم هم يك سوم شده است. ولي عشقش هست اما بين عشق و ديوانگي يك مرز هست اما من از اين مرز عبور نخواهم كرد و ديوانگي اين است كه ببينم نتايج اين كار براي مملكت اثر ندارد، فايده اي ندارد، در آن صورت به دانشگاه باز خواهم گشت."
باري، در حالي هفت روز از درگذشت آن عزيز سفر كرده مي گذرد كه غم فراقش طاقت از ما ربوده است.

راهش پررهرو


Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  8:39 PM  || 



Wednesday, May 14, 2003

آن كس كه نگفت آري و نگفت نه

پرويزصداقت
روزنامه همشهري 24 اردي بهشت 1382 صفحه 13


اين دفتر خالي
تا چند ورق خواهد خورد

1
دكتر حسين عظيمي يكي از تاثيرگذارترين اقتصاددانان ايراني داخل كشور در سال هاي پس از انقلاب در انديشه پردازي هاي مربوط به توسعه اقتصادي و اقتصاد ايران بود و تاثير نبود وي در حوزه انديشه پردازي هاي اقتصادي در ايران تا سال ها آشكار خواهد بود.
2
نسل جديد اقتصاددانان ايران، يعني نسلي كه از
دهه 1350 بدين سو به بحث در حوزه مسائل اقتصادي پرداخت به دو گروه كلي مي توان تقسيم بندي كرد. نخست، گروهي كه به تدوين و ارائه كتب دانشگاهي پرداخته و بنا به ضرورت، آموخته هاي دانشگاهي خود را به زبان فارسي منتشر ساخته اند. اينان معمولاً جزواتي را كه براي تدريس در دانشگاه فراهم آورده بودند با ويرايش ها و افزوده هايي به صورت كتب درسي منتشر كردند. مجموعه كتاب هاي اقتصاد كلان، اقتصاد خرد، اقتصادسنجي و. . . از اين زمره هستند. گروه دوم نيز كساني بودند كه دلمشغولي هاي عام تري داشتند. اغلب مسائل اجتماعي را كه در آن مي زيستند با جديت بيشتر دنبال مي كردند و گرايش هاي سياسي راديكال داشتند. دهه 1350 شاهد شكل گيري تحليل هاي اقتصادي از سوي ايشان بوديم. آثاري كه در اين دهه در زمينه تاريخ اقتصادي ايران، وابستگي و توسعه و نظريه هاي اقتصادي در اين مجموعه جايگاه برجسته اي دارند.

3
در اين ميان اقتصاددانان ديگري نيز بودند كه نه عافيت جويي گروه نخست را پي گرفتند و نه راديكاليسم گروه دوم. دكتر حسين عظيمي از اين ميان بود.
4
در مقطع پس از انقلاب، هر دو گروه مسيري را كه در پيش گرفته بودند همچنان طي كردند. گروه نخست، پس از چند سال كه از شوك انقلابي خارج شدند باز هم به تكرار تجربه تهيه كتب درسي دانشگاهي استمرار داشتند. اين كتب نيز برخي به لحاظ كيفي قابل قبول بود و برخي نيز صرفاً «نشريه هايي» براي ارتقاي علمي به شمار مي آيد. گروه دوم نيز نيازمند زماني بودند تا بتوانند از شوك انقلاب خارج شوند. علاوه بر آن، اين گروه اغلب ناگزير از مهاجرت شدند. در مهاجرت اما پس از گذشت سالي چند، آثار اين گروه كه ديگر عمدتاً به تحليل اقتصاد ايران و تاريخ اقتصادي دهه هاي اخير مي پرداختند منتشر شد و به تدريج بر پختگي اين آثار افزوده شد. فهرست مطولي از كتبي كه اقتصاددانان دگرانديش درباره موضوعات اقتصاد ايران در سال هاي اخير در خارج منتشر ساخته اند موجود است و به راحتي مي توان از طريق اينترنت به آن دست يافت.
5
دكتر حسين عظيمي، اقتصادداني انديشمند ونظريه پردازي توانا بود كه از انديشه هاي قالبي دست شسته بود و با گرايشي توسعه گرا و دموكراتيك به نقد ديدگاه هاي اقتصاددانان متعارف و ديدگاه هاي رسمي در زمينه توسعه، برنامه ريزي و معضلات اقتصاد ايران مي پرداخت.
6
پيشينه كاري دكتر حسين عظيمي حكايت از سختي هايي دارد كه در سال هاي پس از انقلاب داشت؛ بي مهري هاي سازمان برنامه در دهه 1360 بر وي و در انفعال قرار دادن وي، عدم پذيرش وي در دانشگاه هاي دولتي به بهانه ها و تهديدها، گوشه هاي كوچكي است از آنچه كه بر وي شد و بر وي رفت.
7
واقعيت، اما، سيلي هاي متعدد بر گوش ما مي نوازد. غم نان، غم كار، غم نياز به حضور اجتماعي. سرمايه و ديوانسالاري به ما نظريه ها و راهكارهايي را باب طبع خود تحميل مي كنند. گريزگاه موجود خود تنگنايي است با حصارهايي خفقان آور كه اين حصارها باروهايي است برآمده از تنگي معيشت و امنيت. پس بايد سخن را فروخفت. فروخفتن سخن اگر سكوت محض را به دنبال نداشته باشد بياني الكن به همراه خواهد داشت. بيان الكن نيز قادر نخواهد بود همه حقيقت را بگويد. شنوندگان متوقع آن گاه ناراضي خواهند شد. اما چه مي توان كرد تنها دو گزينه در برابر هست: سكوت محض و بيان الكن. حيات علمي دكتر حسين عظيمي را به ويژه در دهه 1370 مي توان نقد كرد، مي توان بر او خرده گرفت كه مسيري پيشه كرد گاه در نقش روابط عمومي شركت هاي خودروساز ايفاي نقش كرد و گاه نيز مجري طرح هاي پژوهشي تكراري شد.
8
با اين حال، فراموش نكنيم كه دكتر حسين عظيمي، خواه در دهه 1360 و با نقدهاي كارشناسي و انديشمندانه بر سياست هاي اقتصادي سال هاي اين دهه، سياست هايي چنان نابخردانه همچون رشد جمعيت، كه تا دهه ها سيلي خود را بر اقتصاد و جامعه ما مي نوازد و خواه در دهه 1370 و با نقد سياست تعديل اقتصادي و ديدگاه هاي نهادهاي مالي بين المللي، تاثير ژرفي در روشنگري فضاي فكري كارشناسان اقتصادي ما گذاشت.
9
ميراث فكري كه از حسين عظيمي برجاي مانده است، ارزشمند است و خلاقانه. بر او خرده نگيريم و به احترامش از پاي برخيزيم.



Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  8:08 PM  || 



Tuesday, May 13, 2003

به نام آن كه جان را فكرت آموخت
چراغ دل به نور جان بر افروخت

در نمايشگاه امسال كتاب تهران ، چا پ اول كتابي تحت عنوان: Becoming a Primary School Teacher را خريداري كردم.اين كتاب نوشته آقاي دومينيك ويس(Dominic Wyse ) مي باشد وتوسط زوج انتشاراتي RoutledgeFalmer درسال 2002 منتشر شده است.
نويسنده مطالب كتاب را كه در پاسخ به سئوال :چگونه يك معلم مدرسه ابتدائي شويم در 7 فصل سازمان داده است.پاسخ ها عبارتند از :

1.با مردم كار كنيم.
2.كلاس را سازمان دهي كنيم.
3.طرح درس را برنامه ريزي كنيم.
4.مديريت رفتاري كنيم.
5.مراقب سنجش و ثبت باشيم.
6.درباره آموزش وپرورش فكر كنيم.
7.حرفه اي شويم.

انشاءالله به تدريج ترجمه اين كتاب تقديم خوانندگان اين صفحه مي شود .

محمد حسن مقني زاده 22 اردي بهشت 1382

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  6:09 AM  || 



Saturday, May 10, 2003

دكتر حسين عظيمي منتقد سياست تعديل درگذشت !!

جهان يادگار است وما رفتني
به گيتي نماند به جز گفتني

اولين بار اين شعر بزرگمرد كويري ايران( فردوسي) را درهمايش چالش ها وچشم اندازهاي توسعه ايران در اسفند ماه سال 81 به گوش جان شنيدم وسخت بر دلم نشت.
وقتي كه دكتر عظيمي به علت بيماري شديدش نتوانست در جلسه اختتاميه همايش ،حاضر شود بلافاصله به ملاقاتش در بيمارستان رفتم.دركارت ياداشت دسته گلي كه برايش بردم نوشتم :با اين همايش جاودانه شدي دكتر !
دكتر لبخند زد وگفت :مي دانستم كه مي گيرد !
گفتم :عجب شعري را سرلوحه همايش قرار داديد.
گفت:در مطلع كتاب جديدم نيز همين بيت شعر را نوشتم. واقعيت دنيا نيز همين است.
اكنون او رفته است امادنيا مانده است و گفتني هاي او !
حسين عظيمي، استاد برجسته اقتصاد توسعه ورئيس موسسه عالي آموزش وپژوهش درمديريت وبرنامه ريزي بود.او يك اصول گرا بود.لذا دشمنان فكري زيادي داشت؛اما مطمئنم كه هيچيك از آنها از فقدان او خوشحال نشدند.دانشجويان دكتري او يتيم شدند! وبرنامه چهارم توسعه ايران بزرگترين پشتيبان فكري و اميد خود را از دست داد!
حسين عظيمي نيز مردي كويري بود .از كوير كاشان،از آران، از جائي كه گل وگلاب دارد. واز او هميشه بوي خوش به مشام مي رسيد.از رفتارش احترام مي باريد و…

مراسم ترحيم او فردا يكشنبه 21/2/1382از ساعت 11 تا 12.30 در مسجد نور، تهران ميدان دكتر فاطمي برگزار مي شود.

يادش گرامي است وراهش پر رهرو !!

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  7:39 PM  || 

اوراق دفتر :

لينكها:

دغدغه ها:

تماس با من:

آرشيو: