دفتر مجازي محمد حسن مقني زاده
عضو هيات علمي وزارت جهاد كشاورزي


Tuesday, June 03, 2003

سلام

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  8:53 AM  || 



Monday, June 02, 2003

گزارشي از همايش چالش ها وچشم اندلز هاي توسعه ايران



به نظر من تمام منظور ومقصود همايش كه از دوازدهم تا پانزدهم اسفند ماه سال 1381 در تهران برگزار شد ؛ در دو نماد آن آشكارا متجلي است.

نماد اول، شاه بيت گزارش آغازين همايش است كه سروده اي ازفردوسي است

جهان يادگار است وما رفتني
به گيتي نماند به جز گفتني

ديگر نماد همايش، چشمي است در ايران به وسعت همه سرزمين كه در حصار قلعه اي قرار
گرفته است. تيزي هائي از بيرون ودرون برايران زخم مي زند. نوار نازك سه رنگي كه نشاني از پزچم ايران است نيز ديده مي شود. دروسط مردمك چشم دايره سفيدي وجود دارد كه همچون مكسك تفنك ،جائي را نشانه گرفته است .همه اينها درمتني سرخ باحاشيه ناقص سياه رنگي محصور است. چشم به چه چيزي دوخته شده است؟ در پي چيست! نمي دانم.

اين چشم بعد ها در يادمان مرحوم دكتر عظيمي در دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه ودر رساي او تعبير به چشم نگران ايران شد.البته نمادها به تعداد آدم ها قابل تعبير است . حرف من اين است كه دكتر عظيمي با انتخاب اين دو نماد براي همايش همه حرف خود را زده است. ...

اينك سه ماه از برگزاري اين همايش گذشته است. برنامه ريزي و اجراي همايش بي نظير بود . من در هر چهار روزآن ودر 7 نشست از 35 نشست فعالانه شركت داشتم .من در سمينار ها وهمايش هاي زيادي در داخل كشور شركت كرده ام ! مشابه اين همايش از نظر كيفيت مديريت وامكان اظهار نظر شركت كنندگان ونظر خواهي مفيد وبرنامه اي را نديده بودم.

يادم هست در روز آخرهمايش وقتي كه دكتر عظيمي به علت بستزي بودن در بيمارستان نتوانست در جلسه اختتاميه شركت كند از بهرام سحابي مرد شماره 2 همايش پرسيدم كه موضوعات مطرح شده در همايش چگونه پيگيري خواهد شد؟
سحابي جواب داد همه چيز به سلامت دكتر بستگي دارد! با اينكه در هر هفت نشست ، صحبت كرده ومسائلي را مطرح نمودم ؛همچنين در هر نشست فرم نظر خواهي را پر كرده كه درآن شماره تلفن دسترسي هم پرسيده شده بود واعضاي هيات رئيسه نشست ها تاكيد مي كردند كه با شما تماس خواهيم گزفت ومباني انديشه اي برنامه چهارم توسعه از خلال همين تأ ملات شكل خواهد گرفت تا امروز كسي تماسي نگرفته است.

امروزاز صبح تلاش كردم با سحابي تماس بگيرم آلان كه ساعت 7 بعد از ظهر است هنوز نتوانسته ام با او كه اينك تنها مانده است صحبت كنم وبگويم كه آيا شد آنچه نبايد مي شد؟
به نظر مي رسد كه نبود دكتر عظيمي اثر مخرب وواضحي بر پيگيري دستاوردهاي اين همايش گذاشته باشد.در هر صورت انشاءالله در روز ها وهفته هاي آينده گزارشاتي از اين همايش خواهم نوشت.


راستي امروز ظهز در خيابان انقلاب ،استادم دكتر ابراهيم رزاقي پيرمرد موي سپيد ساده گو وراستگوي متخصص در اقتصاد ايران كه چيزي كم از مرحوم دكتر عظيمي ندارد را ديدم؛
مشغول گفتكو بوديم كه دو خانم ميانه سال نزديك ما آمدند وگفتند كه از اعضاي هيات علمي دانشگاه اصفهان در رشته روانشناسي هستندو برنامه هاي اقتصادي دكتر رزاقي را در تلويزيون به گوش جان مي نيوشند وسخت از استاد تشكر وتقدير نمودند وآرزوي پايندگي اش را كردند ورفتند. به استاد گفتم من نيز از صحبت هاي شما لذت مي يرم اما نوشته ها وصحبت هاي شما يا نظري است ويا ترويجي! وفكر مي كنم كه اگر ايده هاي اقتصادي شما در سطح سياست گذاري وتصميم گيري ملي مطرح واستفاده شود تاثير آن صد چندان خواهد شد !

استادم فرمودند: بله ولي كو گوش شنوا و...



راستي اتفاق جالب !ديگري نيزامروز رخ داد.هنگامي كه با دكتر رزاقي صحبت مي كردم يكي از دانشجويانم را ديدم ،چون گرم صحبت بوديم با ديدن ايشان همانند خودش سري تكان دادم وبه صحبت با استاد ادامه دادم.نيمساعت بعد همان دانشجو را در راهرو مركز آموزش ديدم وبا او احوالپرسي گرمي كردم كه سردي ارتباط قبلي برطرف شود.به اطاقم آمد وگفتم خوب چه
خبر؟ گفت هيچي استاد! ديديد كه در خيابان يك نفر غش كرده بود! زنگ زديم اورژانس بيايد و چون دير كرد من كلاس داشتم وآمدم و نفهميدم چي شد. از دهنش هم خون مي آمد !

تازه يادم آمد كه هنگامي كه در تقاطع خيابان انقلاب با خيابان دانشگاه در مقابل ساختمان مر كز آموزش عالي امام خميني (ره) با دكتر رزاقي صحبت مي كردم مرد ژنده پوشي را ديدم كه در حدود 2متري ما در پياده رو اول نشست وبلافاصله دراز كشيد.دكتر رزاقي اين صحنه را نديد.من فكر كردم كه مرد ژنده پوش تظاهر مي كند واصلا عكس العملي نشان ندادم ! اما در حين صحبت شاهد تجمع مردم بودم ولي آن وقت اهميت بيشتري ندادم ! الان كه دانشجويم اين اطلاع را به من داد احساس مي كنم كه احتمالا دچار غفلت شده ام ! آيا از اين قبيل غفلت ها در مقابل ملت ايران هم در حل روي دادن است؟ نمي دانم !

ضمنا امروز خانم نيره شاه محمدي عضو فعال ومحترم كميسيون آموزش مد ا وم انجمن پژوهش هاي آموزشي متني را كه با استفاده از چكيده سخنراني من در جلسه كميسيون در اول خرداد و چكيده ارسالي قبلي وهمچنين پيشنهادهاي گزارش اصلي مطالعه، فراهم كرده بودند ؛آوردند كه من ببينم تا در صورت مناسب بودن براي تايپ ودرج در خبرنامه انجمن درصورت تائيد هيات مديره استفاده شود.انصافا اين متن هيچ كم وكسري نداشت واگر خودم نيز مي خواستم در چند صفحه چنين متني را تهيه كنم، بهتر از اين كه نمي شد هيچ ! شايد بدتر هم مي شد ! لذا از زحمات ايشان بسيارتشكر كردم. ايشان وچند نفر ديگر از اعضاي انجمن با فعاليت داوطلبانه خود موجب شده اند كه جلسات كميسيون آموزش مداوم، مرتبا تشكيل شود كه در نوع خود ودر مقايسه با برخي از ديگر انجمن هاي علمي كه من با آنها ارتباط دارم اين انجمن زنده تر به نظر برسد.



محمد حسن محقق معين
يكشنبه 11 خرداد 1382

Mohamad Hasan Mohaqeq Moein   ||  12:09 AM  || 

اوراق دفتر :

لينكها:

دغدغه ها:

تماس با من:

آرشيو: